نخستین پیروزی امریکا در جنگ علیه ترور بهره رونالد ریگان شد- کی؟ بتاریخ 20 ژانویه -1981 که برابر بود با نخستین روز ریاست جمهوری او.
در آن روز جهادیستهای قبضه دار حکومت نورسیده جمهوری اسلامی 52 گروگان امریکائی را در حالی آزاد میکردند که ریگان داشت سوگند ریاست جمهوری را در واشینگتن ادا میکرد.
پس از گذشت 444 روز از واقعه گروگان گیری و ببازی گرفتن کارتر ساده لوح- گردانندگان حکومت در تهران بر آن شده بودند به این غائله پایان دهند پیش از آنکه مجبور باشند با رئیس جمهور تازه امریکا یعنی رونالد ریگان روبرو شوند.این واقعه نشانگر نخستین پیروزی ریگان در سیاست خارجیش بود.
بد نیست نگاهی به پشت سر بیندازیم: هنگامیکه آیت اله روح اله خمینی شاه را مات کردوبه سال 1979 از ایران بیرونش انداخت- نخستین رژ یم اسلامی مدرن را با بر داشت ار الگوی فاشیسم و کمونیسم در ایران بنیان گذاشت با این تفاوت که حکومت او میبایست بر پایه قوانین اسلامی (شریعت) بچرخد. همچون طالبان که سالها بعد قدرت را در افغانستان بدست گرفتند- خمینیستها باور داشتند پاسخ همه معضلات بشر در دست آنها ست. بنا بر این برداشت- حکومت ولایت فقیه بنیان گذاری شد. خواست ولایت فقیه از یک سو کنترل همه جانبه زندگی ایرانیان بودو از سوی دیگر بر آن شد که انقلاب اسلامی را به خارج صادر کند. وجه مشترک خمینی با سایر زورگویان جهان در آنستکه آمریکا را سد راه اصلاحات خود میبینند. همچون طالبان در افغانستان- خمینی در ایران تک تک شهروندان امریکائی رادشمن دانست و آماج گرفت . او دیگر به خود درد سر حمله به نیو یورک و واشینگتن را نداد بلکه شهروندان بخت برگشته امریکائی را که در آن زمان در ایران میزیستند آزار رساند. به تاریخ 4 نوامبر1979 یک گروه آشوبگر زیر کنترل غیر مستقیم خمینی به سفارت امریکا در تهران یورش برده آنرا اشغال کرد. این کاری بود که مایه دلگرمی اسلامیستها در سراسر جهان شده به آتش خشم اسلامی علیه امریکائیان دامن زد. این خشم بزودی بعد خشونت بخود گرفت و آتش بیار معرکه خمینی شد که بنادرستی اعلامیه داد و امریکائیان را مسئول اشغال مسجد بزرگ در مکه معظمه و توهین به اماکن مقدسه دانست. گرچه مسئولان واقعی این حادثه اسف آور گروهی اسلامیست متعصب بودند اما ادعای نادرست خمینی کار خود را کرد و بزودی موجی از تظاهرات خشم آلود ضد امریکائی جهان را فرا گرفت.از شمال آفریقا گرفته تا خاور میانه و آسیای جنوبی را آشوب د ر گرفت .پر دامنه ترین این آشوبگریها در لیبی و پاکستان پیشامد کرد و چهار تن جان خود را در پاکستان باختند. این چهار تن را باید در شمار نخستین کشته شدگان جنگ اسلامیستها علیه امریکا و جهان دانست.
در واکنش به این پیشامد ها جیمی کارتر به اهن و تلپ افتاد. کارتر مانند بیل کلینتن اهن کرد و به مانند جان کری تلپ! کارتر خودش را د ر خرده ریزه های دیپلوماتیک گره پیچ کرد و هدف و اصل از دید او پوشیده ماند. مثلا در واکنش به اشغال سفارت اظهار امیدواری کرد که " به ایرانیان تفهیم کنم که خطر اصلی برای ایران همان اتحاد شورویست". برخورد وی در پاسخ به تلاشهای دیپلوماتیک همانند برخورد یک بازرس فنی بود: "حرکت بعدی از آن ایرانیان است- من معتقدم که این بسود ایرانیان است و بسود ماست که هر چه زود تر به حل این معضل بپردازیم. من معتقدم که پیشنهادهای ارائه شده توسط ایرانیان میتواند به حل مسئله کمک کند".
بر عکس بر خورد رونالد ریگان با خمینی و پیروان خط امام بر خوردی تند و تیز بود.او پیروان خط امام را "تبهکار و آدم دزد قلمداد کرد" وخمینی و یارانش را "آدم ربا" خواند.وی گفت اگر لحن اهانت آمیز مرادرک کرده اید "خوشحال میشوم که بدانم بی درنگ گروگانها را رها سازی کرده و منتظر روی کار آمدن من ننشسته اید".
ریگان و همدستانش لحن تهدید آمیز بخود گرفتند و اخطار کردند:" ما مصمم هستیم گروگانها را بوطن بیاوریم". ادوین میس وزیر در بار ریگان بی پرده هشدار داد : "ایرانیان بدانند که ما به آنچه در صلاحمان باشد عمل میکنیم " او افزود که آنها "باید باواقعیات معقولانه برخوردکنند که نفعشان در اینست که گروگانها رها سازی شوند".
سرسختی ریگان و کارآمدی سابقه دار او یک پیروزی کمیاب و بی خونریزی در برابر اسلامیستهای جنگدوست را بهره امریکا کرد. حتی یکی از مقامات بالا رتبه حکومت کارتر اذعان داشت که احتمالا گروگانهایمان هنوز در بند مانده بودند اگر کارتر ریگان را در انتخابات شکست داده بود.
متاسفانه کارنامه بعدی ریگان در برابر اسلامیسم جنگدوست چندان دلچسب نبود. مثلا بسال 1983 از بیروت عقب نشینی نظامی کرد و در سالهای 1985-1986 به ملاهای تهران جنگ افزار فروخت . پس از اذعان به ایندو قلم ضعف ریگان- موفقیت او بعنوان ریاست جمهوری امریکا را از دو جهت شایسته میبینیم: "او با مسئله تروریسم برخوردی شفاف و بی دغدغه داشت. او با دلیری- میهن پرستی و قاطعانه با شوروی بر خورد کرد و نتنها کوس ورشکستگی کمونیسم بلکه کوس رسوائی اسلامیسم جنگدوست را هم بصدا در آورد.