انتخابات ژانویه امسال(2005) در فلسطین چندان خریداری در میان فلسطینیها نداشت. بسیاری از ساکنان عرب اورشلیم دراین انتخابات شرکت نکردند چرا که نمیخواستند با انداختن رای به صندوق از اسرائیل ببرند و با اینکار برگه های اقامت خود در اسرائیل را باطل کنند. مثلا بنا بگزارشی از اسوشیتد پرس یک راننده کامیون فلسطینی بنام ربیع میمی 28 ساله که هوادار محمود عباس نخست وزیر کنونی جنبش فلسطین هم هست میگوید " در رای گیری شرکت نمیکنم چون نمیخواهم برای خودم پاپیچ درست کنم. بزحمتش نمیارزد." یک فلسطینی دیگر که راننده تاکسی است در پاسخ باین سوال که رای میدهد یا نه گفت "مگه خل شدم؟ رای بدهم که یک حکومت فلسطینی (پی آ) فاسد سر کار بیاید؟. ای بابا حالا دیگه همینمان کم بود."
اکراه شهروندان فلسطینی از رای دهی از یکسو و بیعرضه گی گردانندگان حوضه های رای گیری از سوی دیگر دلیل شده بودند که- بقول روزنامه پست اورشلیم- دربعضی مناطق تعداد خارجی های ناظر بر انتخابات- روزنامه نگاران- و ماموران انتظامی از تعداد رای دهندگان بیشتر باشد. همین روال یاد آور این حقیقت است که چرا در انتخابات سال 1996که دولت خودگردان فلسطین(پی آ) راه انداخت تنها 10 در صد از واجدان شرایط بخود زحمت دادند بپای صندوقهای رای بروند. وقتی که این تعداد اندک رای دهندگان عرب اورشلیمی را با رای دهندگان عرب دیگر مناطق مقایسه میکنیم میبینیم فلسطینیهای ساکن اورشلیم انگار بر این باورند که که اندیشه خارج شدن از زیر حکومت اشغالی اسرائیل از یکسو و رفتن زیر حکومت مستقل فلسطین از سوی دیگر چندان هم چنگی بدل نمیزند.
ما هواداران فلسطین آزاد را باش که باز دوباره خیط کردیم. پس بفرما رای دهندگان بالقوه فلسطینی ماندن در اسرائیل را مهمتر از رای دادن به پی آ میدانند. این فلسطینیها را وقتی بپرسی از دو حکومت صهیونیستی و فلسطینی کدامش را بر دیگری ترجیح میدهند اکثریتشان میگویند حکومت صهیونیستی را میپسندند. افزون بر این گروهی شناخته شده از فلسطینیهای هوادرا اسرائیل هست که میتوان با آنان بگفتگو نشست و حرفشان را شنید. تا کنون از این گروه فلسطینیها در رابطه با این مطلب حساس آماری تهیه نشده است اما از گفته ها واز اکسیونهای انجام شده چنین بر میاید که علیرغم نطقهای آتشین ضد صهیونیستی دشمنان سوگند خورده اسرائیل ارزشهای برتر این کشور را درک میکنند و میستایند. حتی خود مقامات رهبری فلسطینی هم آشکارا اذعان میکنند که اسرائیل کشور ارزشهای متعالی تر است. اینگونه لاس زدن پنهانی با اسرائیل میتواند بارور پیامدهائی مهمی باشد.
گفته ها و نوشته ها ئی که از سوی عربها بهواداری از اسرائیل ایراد شده و الان در دست داریم اینها را میتوان بدو بخش تقسیم کرد .یکی اینکه عربها مایلند همچنان زیر سلطه اسرائیل بمانند و دوم اینکه عربها اسرائیل را بهتر از همه کشورهای عربی میدانند.
حکومت فلسطینی پیشکشتون- ما نیستیم
فلسطینیهائی که از پیش ساکن اورشلیم و "مثلث جلیله" بوده اند دائم میگویند - بعضی وقتها جار میزنند که میخواهندهمچون گذشته زیر کنترل اسرائیل باقی بمانند.
اورشیلم. هنگامیکه وسطهای سال 2000 قرار شد کنترل مناطقی از اورشلیم از سوی اسرائیل به پی آ منتقل شود چندان ذوق و شوقی از این بابت در میان مسلمانان اورشلیم مشاهده نشد. فلسطینیها با یک نگاه به دستگاه حکومتی عرفات آنچه که بچشمشان میخورد را تکراری و ملال آور میدیدند : انحصار قدرت- سلطه گری دولتمردان فاسد و زورگوی فلسطینی- و ماموران انتظامی فلسطینی که بیشتر به جاهلان چماقدار کلاه مخملی میمانند تا یک دستگاه منظم پلیسی - وبد تر از اینها یک اقتصاد آشفته - سر در گم و بیمار که خرش توی گل مانده. گنده گوئی هزیان آلود عرفات که: " ما تنها دمکراسی واقعی در سرزمین عرب هستیم " هم مزید علت شده و توی دل مردم را خالی میکرد.
بقول عبدل رزاق عبید که یکی از ساکنان محله سیلوان در اورشلیم است " بیائید نگاهی کنیم به سرزمینهای زیر کنترل پی آ مانند رامله – حبرو ن – و نوار غزه وبعد خودمان کلاهمان را قاضی کنیم و بپرسیم آیا وجدانا مردمان آن شهرهای مستقل که در آنها از اشغالگران اسرائیلی خبری نیست حالا زندگی آسوده ای دارند؟." یک پزشک فلسطینی در حالیکه سرگرم پر کردن فرم تقاضا برای اقامت قانونی در اسرائیل بود میگفت : " همه مردم دنیا برای ما فلسطینیها دل میسوزانند و برای خوشبختی ما دعا میکنند و برای آینده مان نقشه میکشند اما هیچکس بخودش زحمت نمیدهد بیاید از خودمان عربهای اورشلیم بپرسد که چه میخواهیم. جامعه بین المللی و جناح چپهای اسرائیلی بخودشان تلقین کرده و قبولانده اند که ما فلسطینیها همه مان دوست داریم از حکومت اسرائیل بریده و از نیروهای اشغالی اسرائیل دور شویم و تحت حکومت عرفات قرار بگیریم. نخیر همچه چیزی نیست. ما عربهای فلسطینی بیشتر مان از عرفات و ملازمان رکابش بیزاریم و دوست نداریم اسرائیل برود و او بیاید. اقلا اینجا من هم میتوانم آزادانه حرفم را بزنم بی اینکه زندان نصیبم بشه و هم میتو انم کار مناسب داشته باشم و در آمد آبرومندانه ای برای گذران زندگی خودم و خوانواده ام کسب کنم.
یکی دیگر از ساکنان عرب اورشلیم میگفت " دوزخ اسرائیل بهتر است از بهشت عرفات. ما عربهای فلسطینی میدانیم که برای ما کسل کننده استکه اسرائیلیها را بر خودمان چیره ببینیم اما بعضی وقتها احساس میکنیم که حکومت فلسطینی بمراطب از این بد تر و کسل کننده تر خواهد بود ."
حالا سری هم بزنیم به منطقه شمالی اورشلیم ببینیم ساکنان عرب فلسطینی انجاها چه میگویند. آقای حوسام وتاد – سرپرست شورای محلی بیت حنینه واقع در شمال شهر اورشلیم میگفت از وقتی که شایع شده اسرائیلیها میروند و حکومت عرفات میاید یک حالت سراسیمگی میان مردم مشاهده میکنم. از عربهای ساکن اورشلیم شرقی که توسط حکومت فلسطینی اداره میشود بیش از 50 در صدشان الان دارند زیر خط فقر زندگی میکنند. اینها خوشبختانه از بیمه اجتماعی/رفاهی دولت اسرائیل که شامل حالشان میشود بهره مند میشوند .وای بحال این فلسطینیها که اگر روزی از این دست و دلبازی دولت اسرائیل محروم شوند. بگفته یک عضو دولت خود گردان فلسطینی - فاضل تحبوب- تقریبا 70 درصد از کل جمعیت 200000 نفری عرب اورشلیم ترجیح میدهند اسرائیل بماند. یک کارگر خدماتی ساکن راس العمود- که احیانا در آینده زیر کنترل پی آ خواهد رفت میگفت:" اگر با رای گیری مخفیانه از سکنه پرسیده شود مطمئن هستم که اکثریت قریب باتفاق عربهای اورشلیم خواهند گفت که ترجیح میدهند در اسرائیل بمانند."
در واقع درست هنگامیکه در سال 2000 رفتن اسرائیل و آمدن پی آ در اورشلیم قریب به یقین بنظر میرسید شمار در خواست عربهای اورشلیم برای تابعیت اسرائیل از وزارت خارجه این کشور بطرز چشمگیری بالا رفت. در همین باره آقای رانی الونی یک عضو شورای شهر اورشلیم از زبان خود عربهای اورشلیم شنید که گفتند " ما با ساکنان غزه و کرانه غربی فرق داریم . ما شناسنامه اسرائیلی دستمان است. ما بزندگی مرفه تر عادت کرده ایم. حکومت اسرائیل اگر هم چندان دلپذیر نباشد اما باز هم از حکومت فلسطینی بهتر است." شالوم گلدستین مشاور امور اعراب در دفتر شهردار اورشلیم بهمین نتیجه گیری رسید:" سکنه که دارند بچشم خود میبینند در داخل مناطق کنترل شده توسط حکومت خود گردان فلسطین چه شیر تو شیری برقرار است بخود میگویند – خدا را شکرکه ما شناسنامه اسرائیلی دستمان است. در واقع اکثر اعراب اورشلیم ترجیح میدهند در اسرائیل بمانند و نروند زیر یک رژیم فاسد و زورگو همچون حکومت یاسر عرفات"
تعداد متقاضیان برای در یافت شناسنامه اسرائیلی در سال 2000 بحدی بود که آیات عظام و حجج اسلام در اورشلیم فتوائیه صادر کردند و داشتن شناسنامه اسرائیلی توسط عربها را قدغن اعلام کردند ( چون این ممکن بود که وادارشان کند اسرائیل را خودشان هم برسمیت بشناسند). فیصل الحسینی نماینده الفتح درامور اورشلیم از اینهم فراتر رفت و اخطار کرد که:" اعرابی که داوطلبانه بتابعیت اسرائیل در میایند خائن حساب میشوند" و تهدید کرد که چنین افراد توسط دولت اینده فلسطین ترد میشوند. بعدا که دید تهدیدهای او کار برد دلخواه را نداشته لحن شدید تری بخود گرفت و گفت اعرابی که بتابعیت اسرائیل در آیند خانه هایشان را مصادره میکنیم. از انطرف رادیو صدای فلسطین در تائید از این گفته الحیسنی اینگونه افراد را "خائن" نامیدو نهیبشان کرد که ما براییتان پاپیچ درست میکنیم. اینگونه تهدیدها موثر واقع شدند و فلسطینیها از ترس لاتهای عرفات ساکت شدند و میدان را خالی کردند.
انچنین تهدیدات البته همه را نترساند. برخی از فلسطینیها بر عکس حرف دلشان را زدند. اقائی بنام هشام گل از اعضای گرداننده شورای محلی کوی زیتون رو راست گفت "من اسرائیل را ترجیح میدهم." یکی از خانمهای اعیان کرانه غربی بطور تلفنی از دوست خود که ساکن غزه است پرسید زندگی در آنجا تحت حکومت فلسطین آزاد چطور است؟ طرف درد دلش باز شد که: "بگذار بتو بگویم دعا کن که مبادا نیروهای ارتش اسرائیل از شهرتان بروند و فلسطین بیاید چرا که یهودیها از فلسطینیها آدم تر هستند." یک عرب ساکن اورشلیم که حاضر بود جسورانه از عرفات انتقاد کند دست بجمع آوری امضاء برای نوشتن توماری علیه آمدن عرفات زد. این مرد که نامش زهیر حمدان است و یکی از اهالی صور بحیر( روستائی وافع در جنوب اورشلیم بزرگ) میباشد بمیان عربهای اورشلیم رفت و ازشان خواست که پیش از رفتن اسرائیلیها از اورشلیم و آمدن حکومت عرفات بانجا در خواست یک همه پرسی شود که نظر مردم هم در اینمورد شناخته شود. حمدان میگفت "ما 33 سال است که جزئی از اسرائیل بوده ایم اماحالا حقوقمان فراموش شده است." حمدان در طول یک سال و نیم توانست 12000 امضاء از میان کل جمعیت 165000 نفری عربهای اورشلیم جمع آوری کند. حمدان میگفت "ما حاضر نیستیم گوسفند وار به مسلخ برده شویم." حمدان بهمچنین شخصا خواستار آن بود که محله صور بحیر در اورشلیم - که خودش ساکن آنجاست- همچنان در دست اسرائیل باقی بماند و حدث میزد که بیشتر عربهای اورشلیم "حکومت فاسد و زورگوی عرفات را ترد میکنند. ببین در لبنان-اردن- و حالا در کرانه غربی و در نوار غزه چه کرد. این بابا مصیبت پشت مصیبت برای مردم خودش بارمغان آورده."
مثلث جلیله. ابراز اینجور احساسات تنها به ساکنان اورشلیم محدود نمیشود. مثلا وقتی که آریل شارون نخست وزیر برای تخمین نبض مردم بر آن شد که در فوریه سال 2004 - کنترل مناطق اکثرا عرب نشین مثلث جلیله را به حکومت عرفات بسپارد با عکس العمل فوری و تند و تیز سکنه روبرو شد. جوانی 25 ساله بنام محمودمحاجنه به آژانس فرانس پرس گفت: : "رژیم یاسر عرفات یک دیکتاتوری است نه یک دمکراسی. اینجا هیچکس را پیدا نمیکنید که بخواهد تابع چنین رژیمی باشد. خود من خدمت وظیفه سربازی را در ارتش اسرائیل گذرانده ام. یک دانش جوهستم و یک عضو تیم فوتبال محل.... چرا میخواهند مرا دست بدست کنند؟ یک همچه چیزی اثلا بعقل جور در میاید یا حتی قانونی است؟" یکی دیگر از ساکنان یک زبانزد رایج میان مردم راتکرار کرد و گفت " خباثت اسرائیل از بهشت کرانه غربی بهتر است." شعاء سعد- 22 ساله- توضیح میدهد " اینجا آزادانه میتوانی حرفت را بزنی و هر کاری دلت خواست بکنی و تا مادامی که حکومت اسرائیل را بخطر نیاندازی کسی کاری بکارت ندارد. آنجا اگر راجع به عرفات حرف زدی دستگیرت میکنند و کتکت میزنند." اسام ابو علو-29 ساله- همین حرف را جور دیگه ای زد" اقای شارون انگار قصد داره ما را تحویل یک حکومت ناشناس بده که در آن نه از پارلمان خبری است نه از دمکراسی و نه حتی از یک دانشگاه بدرد بخور.ما درست است که بستگی فامیلی نزدیک با هم مسلکان فلسطینی خودمان در کرانه غربی داریم اما ترجیح میدیم خواستار حقوق حقه مان در همین اسرائیل باشیم."
بزرگترین شهرک مسلمان نشین در اسرائیل ام الفهم نامدارد. بر سر دروازه ورودی ام الفهم یک پرچم سبز رنگ بزرگ نشانه حزب جنبش اسلامی که گرداننده این شهرک است نسب شده. بغل این پرچم تابلوئی که روی آن مطالبی در محکومیت دولت اسرائیل در اورشلیم چیزهائی نوشته شده. از اینجاش که گذشتیم میرسیم بمردم ام الفهم و حرفهای راستا حسینی آنها. یکیشان آقای هاشم عبدالرحمان شهردار ام الفهم است. این آقا از رهبران جنبش اسلامی محل میباشد و حال و حوصله شنیدن پیشنهاد کذائی شارون را هم ندارد: " علیرغم تبعیضها و دشواریهای روزمره که از سوی اسرائیل نسبت به ما شهر وندان عرب اعمال میشود دمکراسی و دادخواهی در اسرائیل را بهتر از دمکراسی و داد خواهی در کشورهای عرب و کشورهای اسلامی میبینیم." آقای احمد تیبی یک شهروند عرب و یک عضو پارلمان اسرائیل است(کنیسه) بوده و هم مشاور عرفات .ایشان هم حال و حوصله شنیدن پیشنهاد شارون راندارد. وی چنین پیشنهادی را "خطرناک و غیر دمکراتیک" توصیف میکند.
تنها 30 در صد از عربهای ساکن اسرائیل – طبق نظر سنجی بعمل آمده در ماه مه سال 2001- خواهان الحاق مثلث جلیله به کشور آینده فلسطین بودند یعنی اینکه اکثریت میخواستند در اسرائیل بمانند. سه سال بعد در فوریه سال 2004 شمار هواداران اسرائیل به 90 در صد رسیده بود.این یک رقم حیرت آور است اما از اینهم شگفت تر 73 درصد از عربهای خود مثلث جلیله بودند که گفتند برای جلوگیری از تغییر مرزهای کنونی و برای ماندن در اسرائیل مایلند دست بخشونت هم بزنند . برای این کارشان دو دلیل داشتند که تقریبا بطور مساوی ارائه میشد. 43 درصد اینها اسرائیل را خانه خودشان میخواندند و 33درصدشان زندگی مرفه تر در اسرائیل را میخواستند. ضدیت عربها بر علیه نقشه جداسازی مثلث جلیله از اسرائیل و الحاق آن به جنبش فلسطین بحدی بود که شارون خیلی زود از انجام آن منصرف شد.
دو سه ماه بعد در سال 2004 همین مطلب دو باره سخن روز شد وقتی که اسرائیل دست بساختن دیوار حفاظتی بدور خودش زد تا بان وسیله از آمدن تیمهای انتحاری فلسطینی بدرون کشور جلوگیری کند. بعضی فلسطینیها مانند احمد جبرین 67 ساله از اهالی ام الفهم خود را بر سر دو راهی انتخاب دیدند .این ور دیوار بمانند یابروند آنور دیوار. اما او لحظه ای درنگ از خود نشان نداد: " ما بامقامات اسرائیل جرو بحث کردیم که دیوار را طوری بکشند که ما داخل دیوار بمانیم و آنها دیوار را طوری کشیدند که ما توانستیم اینور دیوار در اسرائیل بمانیم. ما علائق بسیاری در اسرائیل داریم . مقامات حکومتی فلسطینی بچه دردما میخورند؟" یکی از قوم و خویشهای همین آقا بنام هشام جبرین 31 ساله هم در تائید حرفهای احمد گفت:" ما جزء لاینفک اسرائیل هستیم و هرگز بخشی از کشور فلسطین نخواهیم شد. ما همیشه در اسرائیل زندگی کرده ایم واین مطلقا تغییر پذیر نیست"
اسرائیل بر تر از رژیمهای عرب
فلسطینیها از پائین ترین تا بالاترین رتبه اجتماعی- بعضی وقتها ازعان میکنند که اسرائیل را برتر از کشورهای عرب میبینند. یک مقام وابسته به پی ال او(سازمان الفتح) میگفت "ما دیگه از اسرائیلیا یا آمریکائیا علیرغم خصومتهایشان واهمه نداریم بلکه از برادران عربمان میترسیم." یا بر حثب گفته یکی از اهالی غزه " اعراب مدعییند که ما را برادران خود میدانند اما بد تر از اسرائیل با ما تا میکنند." اینهم چند نمونه از طرز تلقی فلسطینیها از کشورهای برادر عرب:
. سوریه. صلاح خلف معروف به ابو ایاد از سر کرده گان الفتح گفته بود "جنایاتی که رژیم حافظ اسد بر علیه ما فلسطینیها انجام داد بمراطب ازجنایاتی که
اسرائیلی ها کردند بدتر بود. یاسر عرفات در مراسم تشییع جنازه یکی از یارانش که بدست نیروهای سوری بضرب گلوله کشته شده بود چنین گفت" ای خدا بیامرز صهیونستهای یهودی اشغالگر اول قصد کشتنت را داشتند .وقتی تیرشان بسنگ خورد ترا از فلسطین تبعید کردند. اما ای شهید صهیونیستهای عرب ساکن دمشق اینرا کافی ندانستند و تا ترا نکشتند دست بردار نشدند."
اردن. ویکتر یک اردنی که زمانی برای یک وزیر سعودی خدمت میکرد در سال 1994 گفت که "اسرائیل تنها کشور در خاورمیانه است که ارزش تحسین کردن دارد: "ایکاش اسرائیلیها میامدند و اردن ما را یکسره اشغال میکردند" برادر این آقا که بغل دستش ایستاده بود هم سری بتائید تکان داد و گفت"اسرائیلیها تنها مردمان هستند که نظم و ترتیب دارند و میدانند چطوری امور خود را بچرخانند. آدمهای بدی هم نیستند. هیچ دغلکاری توی کارشان نیست. پای حرفشان میایستند. اماعربها هیچ کاری بلد نیستند بکنند. بیا بهمین باصطلاح دمکراسی در اردن نگاهی بیانداز. این بیشتر یک شوخی مسخره است تا یک دمکراسی."
کویت. فلسطینیها در هنگام لشکر کشی عراق به کویت در سال 1990 به صدام حسین پیوستند و با او همکاری کردند .پس از آزاد سازی کویت فلسطینیها ساکن کویت سخت توی درد سر افتادند. یک روزنامه فلسطینی نوشت که در کویت " ما فلسطینیها را طوری میزنند و میبندند که حتی دشمن صهیونیستی هم چنین رفتاری با ما نکرده بود." یک فلسطینی که از محلکه جان بدر برده بود بی تعارف گفت "حالا دیگه میدونم که اسرائیل یک بهشت است. حالا دیگه عاشق اسرائیل شدم. میدونم که اونا رفتارشون با ما انسانی هست . کرانه غربی(که آنروزها هنوز در اشغال اسرائیل بود) خیلی بهتر از کویت هست. اقلا اسرائیلیا اول یک برگه ادعا نامه رسمی دستت میدن بعد بازداشتت میکنن." عرفات خودش اذعان کرد که" آنچه که کویت بحال و روز فلسطینیها آورد بد تر از آنی بود که اسرائیل در مناطق اشغالی کرد."
خیلی از دور اندیشان فلسطینی از همان ده ها سال اولیه به ارزشهای سیاسی ارائه شده توسط دولت اسرائیل پی برده بودند. یک عرب ساکن رام اله گفت" یادم نمیره وقتی که یک عرب عضو مجلس شورای اسرائیل(کنیسه) بپا خواست ونخست وزیر اسرائیل مناحیم بگین را بدلیل لشکر کشی به لبنان (سال 1982) یک آدم کش خواند بگین هیچ عکس العملی در پاسخ از خود نشان نداد.اگر این حرف را به یاسر عرفات گفته بود گمان نکنم آنشب زنده بخانه اش بر میگشت. پیش از بوجود آمدن پی آ در 1994 بیشی از فلسطینیها در آرزوی داشتن یک حکومت خود مختار بودند بی آنکه به جزئیاتش چنین حکومت خود مختاری کاری داشته باشند. پس ازجلوس عرفات به غزه و بوجود آمدن پی آ این فلسطینیها توانستند در عمل همچین حکومت خود مختاری را تماشا کنند و آنرا با حکومت اسرائیل بمقایسه بگذارند. در چنین مقایسه ای که غالبا اتفاق میافتد میبینند رژیم اسرائیل برتر است از حکومت خود مختار فلسطینی بدلائل زیر:
مهار کردن خشونتها. پس از شبیخون زدن پی آ به خانه یکی از هواداران حماس و آزار و اذیت خدایان خانه- پدر 70 ساله خانواده فریاد زد "شما ترسوها از یهودیها هم بد رفتار ترید" و فرزند او پس از آزاد شدن از زندان پی آ گفت حتی در زندانهای اسرائیلی هم با من اینقدر بد نکردند که پی آ کرد. یکی از مخالفان عرفات اینجور توضیح داد" سربازان اسرائیلی اول گاز اشک آورپرتاب میکنند سپس گلوله های لاستیکی شلیک میکنند آخر سر با اسلحه مرگبار چند گلوله بسویمان تیر اندازی میکنند آنهم پس از اینکه از مقامات بالا دستور آمد . بر عکس پلیس فلسطینی از همان ابتدا شروع بتیراندازی کردند و همه جا را بگلوله بستند."
آزادی بیان. عدنان خاتب صاحب و مدیر هفته نامه اورشلیمی الامه که ماموران پلیس فلسطین دستگاه چاپش را در سال 1995 آتش زدند با دلی پر خون شکوه میکند که از هنگام ظهور پی آ روی صحنه و سرسختی آنها کارش بدشواری کشیده شده: "اقدامات اینها بر علیه رسانه ها از جمله بازداشت روزنامه نگاران وتعطیل روزنامه ها بمراطب بدتر از اقدامات اسرائیلیها بر علیه مطبوعات فلسطینی است."در یکی از آن اتفافاتی که بنعل وارونه زدن بیشتر میماند یک وکیل فلسطینی ساکن غزه بنام نعیم سلامه را پی آ دستگیر کرد و متهمش کرد که نسبت بمقامات پی آ اهانت کرده چرا که در مقاله ای نوشته بود که فلسطینیها باید از سیستم دمکراسی اسرائیلی سر مشق بگیرند. این وکیل اختصاصا به جریان اعلام جرم علیه نخست وزیر روز اسرائیل آقای بنجامین نتنیاهو اشاره کرده بود که وی را متهم کرده بودند که مرتکب تقلب شده و از حسن نیت مردم سوء استفاده کرده. سلامه به سیستم اسرائیلی اشاره کرد که چطور امکان دارد یک نخست وزیر را که هنوز در مصدر قدرت نشسته است پیگرد قانونی کرد و بعد پرسید کی میشود که ما فلسطینیها هم روزی مقامات پی آ را مورد مواخذه قرار دهیم . وکیل مذبور بخاطر این زبان درازی چند وقتی را در زندان فلسطینی گذراند. حنان اشراوی که از مخالفان سرسخت اسرائیل بوده و از هر فرصتی برای کوبیدن اسرائیل استفاده میکند هم – گرچه با اکراه-اذعان دارد اسرائیل ارزشهائی دارد که برای دولت نوبنیاد فلسطین میتوانند آموزنده باشند: " بحث آزادی را باید جدی گرفت و بمیان آورد هرچند تا حالا درحیطه محدود مثلا در آزادی بیان در آنباره گفتگو شده." ایاد السراج یک روانکاو بنام فلسطینی و مدیربرنامه بهداشت روانی درناحیه غزه است اعتراف میکند "در دورانی که تحت اشغال نیروهای ارتش اسرائیل بودیم من خود را صد برابر از حالا آزاد تر میدیدم."
دموکراسی. انتخابات سراسری اسرائیل در ماه مه 1999 که طی آن نتنیاهو بازنده شد مورد تحسین بسیاری از ناظران فلسطینی قرار گرفت. مقاله نویسان در نوشته های خود از انتقال آرام قدرت در اسرائیل سخن گفتند و همان را برای خودشان هم خواستار شدند. یکیشون گفت من غبطه میخورم که چرا ما همچه چیزی برای خودمان نداریم و اظهار امیدواری کرد که" من درکشور آینده خودم همین را داشته باشم که اسرائیلیها امروز دارند." حتی سرپرست کل وزارت اطلاعات فلسطین آقای حسن الکاشف انتخابات در اسرائیل و شکست انتخاباتی نتنیاهو را با مقامات رهبری فلسطینی مقایسه کرد و گفت" فرق اسرائیلیا با ما اینست که رهبرانمون میخواهند مادام العمر در مصدر قدرت بمانند.نایف حواتمه تروریست بنام فلسطینی وسرکرده جبهه دمکراتیک برای آزادی فلسطین آرزو کرد که ایکاش رهبران ما هم مثل اسرائیل قاطعانه دست بعمل میزدند:
. ما از شورای ملی فلسطین تقاضا داریم که پیشامدهای اتفاقیه از سال 1991 تا کنون بویژه پیمان اوسلو رادر جلسات علنی مجلس - و نه بطورپنهانی و بدور از نظارت شورا که انجام گرفته بود - بگفتگو و چالش بگذارند بعد آنها را برای رای گیری بمردم ارائه دهند همانطور که درکنیسه اسرائیل معمول است.
واقعیات ارائه شده توسط این تروریست ممکن است که کاملا درست نباشند اما مقصود او را بیان میکنند.
پیروی ازقانون.همان طور که انتفاذه از سال 1987داشت بهزل میافتاد و از یک جنبش ملی ضد اسرائیلی با هدف رخنه بدرون اسرائیل تبدیل می شد به یک حرکت جنائی رخنه بدرون زندگی خود فلسطینیها و مثل بختک بجان مردم کوچه و بازار فلسطینی میافتاد رهبران الفتح بیش و بیشتر دچار انفعال میشدند و دست بتحسین سیستم قانونی منصفانه اسرائیل میزدند. حیدر عبدالشریف رئیس هیئت فلسطینی در مذاکرات صلح واشنگتن دست به اعتراف قابل ملاحظه ای زد و باستناد یک روزنامه لبنانی چنین گفت:" این نشدنی است که یک خانواده در خانه خودشان در نیمه شب صدای کوبیدن درب خانه را بشنوند و فکر کنند که اسرائیلیها آمده اند." او در ادامه حرفهایش گفت:" وقتی در غزه جنگ حیدر نعمتی در گرفت مردم از ورود ارتش اسرائیل به غزه و آرام کردن اوضاع و تحمیل حکومت نظامی استقبال کردند." بهمچنین موسی ابو مرزوق مقام عالیرتبه حماس در سال 2000 خود شیرینی کرد و فرق عرفات با مقامات اسرائیلی را برخ همگان کشید:" ما شاهد بودیم که هیچ یک از منتقدان احود باراک بخاطر ابراز عقیده شان بازداشت نشدند... اما برعکس اول کاری که حکومت فلسطینی میکند بازداشت منتقدان است."
حمایت از اقلیتها. مسیحیان و مسلمانان سکولار از اسرائیل سپاسگذارند که بدفاع از آنان وارد میدان میشود بویژه اینروزهاکه سیستم فلسطینی دارد روز بروز چهره اسلامیست تری بخود میگیرد. یک فلسطینی مسیحی میگفت وای بحالمان اگر یک کشور مستقل فلسطینی در صحنه ظهور کند" بنوشته هفته نامه فرانسه ای اکسپرس از قول یک مسیحی فلسطینی: " همچین که سایه دشمن مشترک صهیونیستی از سرمان کنار رفت وحدت مقدس ضد صهیونیستی که الان ما را بهم میپیوندد نابود خواهد شد آنوقت است که نوبت تصفیه حسابها میرسد. سر ما همان بلائی میاید که سر برادران لبنانی یا قبطیها در مصر آمده است . دلم گرفته که چنین اعترافی میکنم اما الان ما زیر سایه قوانین اسرائیل در امن و امان هستیم." نگرانی این آقارا از بعضی جهات باید بیهوده تلقی کرد چرا که مهاجرت مسیحیان فلسطینی در دهه های اخیر شتاب فزاینده ای بخود گرفته و شمار مسیحیان در فلسطین بسیار کاهش یافته است تا جائی که یک مقام تحلیلگر میخواهد بداند اگر پدیده مسیحیت :" تبدیل میشود به کلیساهای خالی و مراجع دینی مسیحی که از داشتن پیروان محروم هستند آنهم در جائی که دین مسیحیت در آنجا پا بعرضه وجود گذاشت؟."
بهینگی اقتصادی. فلسطینیهائی که در اسرائیل زندگی میکنند (از جمله اورشلیم) ببرکت اقتصاد قوی اسرائیلی- خدمات اجتماعی- و دیگر بهره وریهائی که از راه این اقتصاد نصیبشان شده است اسرائیل را تحسین میکنند. حقوق و مزایا در اسرائیل نزدیک به پنج برابر در آمدهای مشابه در کرانه غربی و در نوار غزه است و بیمه احتماعی در اسرائیل رقیبی در ناحیه فلسطین برای خود نمیشناسد .فلسطینیهائی که خارج از اسرائیل زندگی میکنند دلشان میخواهد بدلائل اقتصادی باسرائیل بیایند:. وقتی که دولت اسرائیل اعلان کرد که یک تکه 85 میلی ازدیوار حفاظتی را که برای جلوگیری از آمدن تروریستهای انتحاری بدرون اسرائیل کشیده شده بود باتمام رسانده است یکی از اهالی شهرک قلقیلیه که در کرانه غربی است و آنسوی دیوار مانده است با عصبانیت معنی داری گفت :" ماها داریم در یک زندان بزرگ زندگی میکنیم."
مدارا با اقلیت همجنس باز. در کرانه غربی و در نوار غزه داشتن رابطه همجنس بازی میان دو مرد از 3 تا 10 سال زندانی دارد و هستند مردان همجنس باز که قصه ها دارند از شکنجه شدن بدست عمال فلسطینی پی آ . بعضی از آنها رو بسوی اسرائیل میگذارند که در آنجا بنا بر آماری 300 تا مرد همجنس باز فلسطینی زندگی میکنند. آقای دناتللا روورا از سازمان عفو جهانی میگوید: " رفتن به اسرائیل یک سفر غیر برگشت برای همجنس بازان فلسطینی است. وقتی اینها باسرائیل رسیدند بزرگترین دلشوره که دارند اینست که مبادا دوباره به فلسطین برگردانده شوند."
فلسطینیهائی که در کشورهای غربی زندگی میکنند وقتی بدیدار پی آ میایند اشکارا به کوتاهیهای دولت خودگردان فلسطین در مقایسه با اسرائیل آگاهی نشان میدهند. داوود ابو نعیم که یک دانشجوی رشته پزشکی در فیلادلفیاست در یاد داشتی چنین نوشت چنین نوشت: " در اینجا فرق اشکاری هست بین اشغالگران اسرائیلی و اشغالگران فلسطینی." وی که برای دیدار از خوانواده اش به شعفات آمده در ادامه مینویسد:
اسرائیلیهائی را که طی سالها میشناسم و با آنها برخورد داشته ام رفتار و کردار یکسانی با هم ندارند. بعضی هاشان نسبت بخواسته های ما بی تفاوت بوده اند و بعضی هاشان نه. از سوی دیگررژیم عرفات/رجوب بیش از آنند که صرفا بشود آنان را فاسد بگوئیم. این رژیم فقط و فقط بدنبال تاسیس یک حکومت دیکتاتوری است که در آن شهروندان فلسطینی از داشتن حقی بهره مند نخواهند بود. هیچ
رواده ادائس یک دانش آموز دبیرستانی که بیشتر سال در سان فرانسیسکو زندگی میکند و مرتبا به اورشلیم میاید عقیده اش چنین است:" اسرائیلیها کشور ما را اشغال کرده اند اما بلدند چطور در خدمت مردم باشند و میدانند چه میکنند"
حرف آخر
در این مقوله چند درس آموزنده یاد گرفتیم. نخست اینکه با وجود نطقهای تند و تیز در باره رفتار ستمگرانه و وحشیانه ارتش اشغالی اسرائیل که هر روزه میشنویم فلسطینیها اگاهند از خوبیها و ارزشهای دمکراسی اسرائیل . آنها تحسین کننده انتخابات اسرائیل- قانونمندی اسرائیل- ازادی سخن و دین- حفاظت از حقوق اقلیتها- ساختار منظم سیاسی- ودیگر منافع یک دمکراسی شایسته احترام هستند . کوتاه سخن آنکه در میان فلسطینیها گروهی هستند که هوادار مدارا میباشند گو اینکه کشف چنین پدیده ای در میان آنهمه هوچی گری و هلهله های جمعیت خشمگین دشوار است و همه روزنامه ها تنها از خشم مینویسند و از خشم حرف میزنند. دودیگر اینکه بسیاری از آنانیکه میوه لذیز اقتصاد اسرائیل را چشیده اند نمیخواهند آنرا از دست بدهند. ممکن است فلسطینیها نسبت به اقتصاد از خود بیمیلی نشاندهند اما انقدر فهم دارند که ارزش تملکات خود را بدانند. سه دیگر اینکه همانطور که در بالا ذکر شد درصدی بین 70 تا 90 از فلسطینیها میخواهند در اسرائیل باشند و این آمار را نمیشود استثنائی خواند. پر واضح است که اسرائیل در اینباره مسئله دار است و بایدبرای آینده خود و حق بازگشت فلسطینیها که الان مطرح است فکری بکند چون شواهد نشان میدهد که فلسطینیها را اگر اجازه بهند بیشترشان باسرائیل مهاجرت خواهند کرد. چار دیگر اینکه در اینصورت و بطور غیر مستقیم بعضی از راه حل های ارائه شده در باره تعیین مرزها میان دو ملت تحت تاثیر این واقعیت قرار خواهند گرفت و کار بدشواری خواهد کشید. فلسطینیها هم مثل اسرائیلیها مایل نیستند زیر یک حکومت فلسطینی زندگی کنند.
پس هم با حرف و هم در عمل فلسطینیها اعتراف میکنند که اسرائیل متمدن ترین کشور در خاور میانه است . در میان طوفان تروریسم و زیاده رویهای معمول در جهان امروز این واقعیات میتوانند آب باریکه ای حاوی امید باشند.